مقدمه:زن
آيينهي تمام نماي شخصيت انسان است. او مظهر پرورش است و صفت الهي پروردن
از جانب خداي خويش را به وديعه دارد، دامن زنان اولين كلاس درس و بهترين
محل تربيت كودك است چنانكه گويند: مرد از دامن زن به معراج مي رسد. بدين
معني كه زن پايه گذار وجود حيات آدمي است زنان مسلمان و فداكار لازم است تا
با حفظ عفت و پاكدامني خود، ظلم ستيزي نهضت حسيني را به همه انسانها
برسانند تا بدين وسيله افتخار تربيت بزرگ مردان و بزرگ زنان تاريخ را داشته
باشد.
مقام زن در اسلام و در آيين هاي ديگر:
مشاهده
و تجربه اين معنا را ثابت كرده كه مرد و زن دو فرد از يك نوع و از يك
جوهرند، بر خلاف نظريات موجود در امت هاي پيشين كه زن را از مرگ بدتر و تلخ
تر مي دانستند تا حدي كه در سال 586 ميلادي در فرانسه كنگره اي تشكيل شد
تا در مورد اين كه آيا زن انسان است يا خير بحث كنند كه نتيجه كنگره اين
بود كه به زن انساني غيرمستقل و در خدمت مردان است.
اما با ظهور اسلام همه ي تفكراتي كه در اثر تلقين عليه زن بود از بين رفت و جاي خود را به عزت و اعتبار اساسي زنان داد.
اصل تساوي زن و مرد:
قرآن
با كمال صراحت در آيات متعددي در اصل تساوي زن و مرد از نظر انسانيت و
كمالات مي فرمايد: «زنان را از جنس مردان و از سرشتي نظير مردان آفريديم» و
اين را با توجه به قوانين امروز در دنياي غرب، در حاكميت قوانين اسلامي
ناظر بر مالكيت زن و حمايت هاي مالي و اقتصادي شوهر در خانواده قابل لمس تر
مي توان ديد. اما در دنياي غرب، با توجه به شعار آزادي و اتيكت تساوي زن و
مرد باز هم اين تساوي نه در عرصه شغل و كار و نه در عرصه ي خانواده به هيچ
عنوان رعايت نشده و استفاده ابزاري از زن تا حدي پيش رفته كه به سقوط هويت
انساني و عدم احقاق كمترين حق او گرديده است و اين را كاملا با توزيع و
ترويج بيماري هاي مقاربتي چون «ايدز، سفليس و سوزاك» مي بينيم. و از نظر
اسلام زن و مرد در انسانيت برابرند ولي دو گونه انسان اند با دو گونه
خصلتها و دو گونه روانشناسي طبيعت. ولي دنياي غرب «تشابه محوري» را جايگزين
«تناسب محوري» كرد و چنانكه ويل دورانت مي گويد: اين حركت براي اولين بار
با قانون 1882 بود كه به موجب اين قانون زنان بريتانياي كبير از امتياز بي
سابقه اي برخوردار مي شدند و حق نگهداري پول خود را داشته و از آن به بعد
زنان از بندگي و جان كندن در خانه آزاد شده و گرفتار جان كندن در مغازه و
كارخانه شدند و در حال حاضر چنانكه در پيش ذكر شد به دنيايي از ابتذال
كشيده شدند كه نقش ابزاري داشته و تنها در معرض بهره برداري ديگران واقع مي
شوند. مقام معظم رهبري نظريات موجود در اصل تساوي زن و مرد را اينچنين به
دو هدف كلي و مجزا در نظرات متفاوت تعريف كرده اند: اولين هدف رسيدن زن به
كمال وجودي خود مي باشد اما دومين هدف ايجاد تخاصم و جدايي و رقابت خصمانه
ميان دو جنس زن و مرد است كه هدف اول دستاورد اسلام و هدف دوم هدف كوته
بينانه است به وضوح مي بينيم در اسلام به زن بسيار اهميت داده مي شود
چنانكه در بسياري از آيات قرآن كريم آمده است: پاداش اخروي و قرب الهي به
جنسيت مربوط نيست بلكه به ايمان و عمل صالح مربوط است خواه از طرف زن و يا
از طرف مرد باشد و هميشه در كنار هر مرد بزرگي از قديسه اي بزرگ ياد مي كند
كه از همسران آدم و ابراهيم عليه السلام و از مادران موسي (ع) و عيسي (ع)
در نهايت تجليل كرده است يا بانوي بزرگوار حضرت خديجه (س) و سرور همه زنان
عالم حضرت فاطمه زهرا (س) كه خداوند در قرآن كريم از ايشان به كوثر ياد مي
كند. بر خلاف نظريات تحقيرآميزي كه در امت هاي پيشين راجع به زن وجود داشته
همچون عنصر گناه دانستن زن، شيطان بودن زن، عدم رسيدن او به مقامات معنوي
چون ورود به بهشت، طفيلي دانستن زن، آفرينش او از دنده چپ مرد، مقدمه قرار
گرفتن زن براي مرد، عامل بدبختي و گرفتاري مرد و در پايان زن را به منزله
ظرفي كه نطفه مرد را در خود نگاه مي دارد، مي دانستند و هيچ ارزشي براي
بارداري او نمي گذاشتند.
در
اين ميان دين اسلام با بياني روشن و شفاف با تمام اين نظريات مخالفت كرد،
چنانكه در آيات قرآن كريم آورده شده كه «خداوند از جنس خود شما براي شما
همسر آفريد».
و همچنين داستان
بهشت آدم را مطرح كرده و با بيان «فوسوس اهما الشيطان». جنس زن را از اتهام
عنصر گناه و شيطان بودن مبرا ساخت و يا بر خلاف بسياري از آيينها كه رابطه
جنسي را پليد مي دانند ازدواج را مقدس و تجرد را پليد مي شمارد.
چنانكه
پيغمبر اكرم (ص) مي فرمايد: من به سه چيز علاقه دارم: بوي خوش، زن، نماز و
با بيان «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» هر يك از زن و مرد را پوشش و زينت
يكديگر مي داند و خلقت هر يك را براي ديگري قلمداد كرده و وجود زن را خيري
براي مرد و مايه سكوت و آرامش دل او معرفي مي كند و زن و مرد را در آفرينش
هر يك از انسانها مهم و دخيل مي داند و تمام نظرات تحقيرآميز را به يكباره
مردود مي كند.
«اني جاعل في
الارض خليفه» و خداوند زن را تا جايگاه جانشين خود كه به طور عام در آيه
ذكر شده، بالا مي برد و براي رسيدن به اين مقام تفاوتي بين زن و مرد قائل
نمي شود.
اما در يهوديت و
مسيحيت بنا بر آنچه در كتاب مقدس آمده است، جايگاه زن نسبت به مرد، جايگاهي
فرعي و ثانوي است ولي در اسلام به انسان بودن زن و مرد توجه شده است و
آفرينش انسان را از نفس واحده مي داند و زماني كه از زنان خوب يا بد ياد مي
كند، ايشان را نمونه مردم خوب و بد دانسته و مختص زنان خوب و بد نمي داند
كه در قرآن كريم در مورد زن نوح و زن لوط آورده شده كه اين دو زن را با
دوزخيان در آتش افكنيد و بعد مي فرمايد: «ضرب الـ… مثلآ للذين كفروا»و
ايشان را نمونه و درس عبرت تمام كافران اعم از زن و مرد قرار مي دهد و
بالعكس.
اما در كنار اين
مسائل، اسلام به اختلافات طبيعي زن و مرد اذعان و اشاره مي كند و آنها را
مايه كمال، عدم نقص زن و بلندي مرد مي داند.
نقش زن در تاريخ اسلامتاريخ اسلام تاريخي مذكر – مونث است
به
عنوان نمونه زنان در صدر اسلام در بيعت با رسول خدا (ص) حاضر شدند و
همچنين در هجرت از مكه به مدينه نيز حضور داشتند اما اثر جاويد حماسه
عاشورا نقش پررنگ زنان در تاريخ اسلام را كاملا نمايان كرد.
حتي
سير و سلوك و مقامات معنوي كه عمل در آن بندگي، احساس آن شرمندگي و نتيجه
اش سازندگي است خاص گروه ويژه اي نمي باشد تا حدي كه مي توان گفت: زنان در
بسياري از موارد جلوتر هستند. از آن رو امام خميني (ره) در آغاز وصيت نامه
سياسي الهي خويش مي فرمايد: ما مفتخريم كه بانوان و زنان پير و جوان و خرد و
كلان در صحنه هاي فرهنگي و اقتصادي و نظامي حاضر و همدوش مردان يا بهتر از
آنان، در راه تعالي اسلامي و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند و حتي در زمان
هجوم دشمنان دفاع را جزء تكاليف زن و مرد در كنار يكديگر مي دانند.
ضرورت حجاب زنان د ر اسلام:
حجاب
نماز، روزه و خمس نيست كه در زماني موسوم باشد و بعد از انجام آن تكليفي
نباشد بلكه حجاب فرضيه اي «عبادي – عرفاني – حماسي» است كه زن را در حال
عبادت و فرمانبرداري از خداوند، از عشق لبريز و آثار آن را جاوداني مي كند و
در عين حال پرچم حق سالاري است كه زنان با سادگي و پنهان داشتن جاذبه هاي
جنسي خود و بالواقع با عفاف و پاكدامني خود به مردان فرصت مردسالاري و بهره
وري از زن را نمي دهند و زن را در نظر مرد قابل احترام مي كنند و از او
سلب آزادي نمي كند در واقع حجاب «حق زنان» و «حد مردان» است.
حقوق زن در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران (حقوق زن در اسلام)
اصل
بيستم و بيست و يكم از حقوق زنان به ترتيب چنين ياد شده است كه: همه افراد
ملت اعم از زن و مرد يكسان در حمايت قانون قرار دارند و از همه حقوق
انساني، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي با رعايت موازين اسلام
برخوردارند و همچنين در اصل بعدي آمده: دولت موظف به تضمين تمام حقوق زنان
در امور زير بدين ترتيب مي باشد:
1-ايجاد زمينه هاي مساعد براي رشد شخصيت مادي و معنوي زن.
2-حمايت مادران، بالاخص در دوران بارداري و حضانت فرزند.
3-ايجاد دادگاه صالح براي حفظ كيان و بقاي خانواده.
4-ايجاد بيمه خاص بيوگان و زنان سالخورده و بي سرپرست.
5-اعطاي قيمومت فرزندان به مادران شايسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولي شرعي.
ديدگاه اسلام در مورد طلاق زن:
اسلام
با طلاق و انحلال كانون خانوادگي نظر مخالف دارد و تمام تلاش خود را براي
برقراري اين رابطه داشته است به طوري كه پيامبر اكرم (ص) «طلاق را از
بدترين حلالهاي خداوند مي داند» اما اسلام در مقابل زندگي هايي كه امكان
بازگشت آرامش يا روح زندگي و احساس محبت بر قلب زن و مرد ندارد و يا زندگي
كه در آن زن به زور قانون در خانه مرد بماند و يا زن دچار بوالهوسي مرد شده
باشد، طلاق را پيشنهاد مي كند تا از زن سوء استفاده نشود و زندگي بر دو
طرف تلخ و غيرقابل تحمل نگردد و هرچه افراد به زندگي غرب و جامعه به سوي
جامعه غربي پيش مي رود آمار طلاق نيز افزايش مي يابد و از آن رو 27 درصد
طلاق هاي ثبت شده كشور مربوط به شهر تهران است با اين كه نسبت جمعيت آن به
جمعيت كشور تنها ده درصد مي باشد و در كل تهران درصد طلاق بيش از ازدواج
است.
:: برچسبها:
پایان ،نامه ،همايش، ملي، نقش، زنان ،در، توسعه، پايدار ,
:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0